هفتم آذر سالگشت خاموشی حمید مصدق است
یاد او را گرامی می داریم:

گاه می اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی ، روی تو را
کاشکی می دیدم .
شانه بالا زدنت را ،
ـ بی قید ـ
و تکان دادن دستت که ،
ـ مهم نیست زیاد ـ
و تکان دادن سر را که ،
ـ عجیب! عاقبت مرد ؟
ـ افسوس !
ـ کاشکی می دیدم !
من با خود می گویم :
(( چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد ؟ ))

۱.
شب که چه عرض کنم
از همان اول غروب
چیزی شبیه خیال تو
دور سرم می چرخد
سرم می چرخد
می چرخد
سرم می چرخد
دور سرم می چرخد
چیزی شبیه خیال تو
از غروب که چه عرض کنم
از صبح!!!