برای دیدن تو
هر بار که نمره عینکم بالاتر می رود
باید نزدیکتر بیایی
ای کاش
کور می شدم!!



برای دیدن تو
آسمان هم به عشوه های زنانه ات حسادت می کند!
تو
آنچنان نرم و لطیف قدم بر می داری
و به نزدیکم میایی
که حتی وقتی در آغوشت می کشم
بودنت را رویا
می پندارم !!!



یه دریا بغض تو گلومه
یه دریا گریه تو چشمام
یه صحرا تنهایی تو دلم....

خشکیده و بی رنگ و یخزده
بی رویا و بی امید
ناپدید در زمستان بی پناهی ها

دوباره اما سبز می شم
صبر می کنم بهار بیاد
زنده می شم دوباره
صبر می کنم تا  تو بیای .....